Wednesday, March 27, 2013

tradition, the fidler on the roofبرگردانِ فارسی آواز " سنت، آداب و رسوم" از فیلم ویولن زن روی بام - گیل آوایی



سنت
آوازی زیبا در فیلم ویولن زن روی بام
برگردان فارسی: گیل آوایی

تویه[1]
سنت سنت سنت
چه کسی روز و شب، با جان کندن زندگی کند
به زن و بچه ها غذا دهد، به عبادت کنندگان روزانه اش بگوید؟
و چه کسی به عنوان رئیس خانه حقِ حرف آخر در خانه را دارد؟
در سنت پدر چنین است

چه کسی باید چگونگی ساختن یک خانۀ کامل را بداند
یک خانۀ آرام،خانه ای در کوشِر[2]؟
چه کسی باید خانواده را بزرگ کند و خانه داری کند
برای آزاد بودنِ پدر اینکه کتاب مقدس بخواند؟
در سنت مادر چنین است.

( پسر)
در سه سالگی آغاز به فراگیری هبرو در مدرسه کردم. در ده سالگی من تجارت آموختم
می شنوم که آنها برای من عروسی برگزیده اند. امیدوارم زیبا باشد.

در سنت پسر چنین است

( دختر)
و چه کسی به مادر پرستاری و درمان و درست کردن یاد می دهد
مرا برای ازدواج با هرکسی که پدر انتخاب کند، آماده می کند؟
در سنت دختر چنین است.

همسریاب
همسریاب، همسریاب، همسری برایم بیاب
برایم، یافتنی ای بیاب، برایم گرفتنی ای را بگیر
همسریاب، در میان کتابت بگرد
و برایم یک همسر کامل پیدا کن
همسریاب همسریاب
من لباس خواهم آورد
تو داماد بیاور بلند،باریک و رنگ پریده
حلقه ای برایم بیاور، برای اینکه آرزو دارم
همه حسودان را می بینم

برای پدر،  عاقلش کن
برای مادر ثروتمندی همچون شاه
برای من، خوب، من داد نمی زنم
اگر او به زیبایی همه چیز باشد

همسریاب، همسریاب، همسری برایم بیاب
برایم بیاب یک یافتنی ای، بگیرگیرفتنی ای را
شب از پی شب، در تاریکی من تنهایم
پس، برایم همسری برای خودِ من پیدا کن

تسایتل[3]

هودل[4]، هودل، برای تو همسری دست و پا کرده ام
او زیباست! جوان است! خوب است. 62 سال دارد.
اما مرد زیبایی ست. یک گزینه خوب. راست است؟ حقیقت دارد.
قول می دهم که خوشحال خواهی بود. و حتی اگر نباشی
در زندگی چیزهای بیشتری غیر از آن است. از من نپرس چه!

شاوال[5]، یافتمش! عروس خوشبخت خواهی بود!
او خوش تیپ،  بلند بالاست. از هرجهت
اما مرد خوبی ست. یک انتخاب خوب. درست؟ درست است!
شنیده ای که کمی عصبانی ست. ترا هر شب کتک خواهد زد
اما فقط وقتی او هشیار می شود( از مستی در می آید- م)- پس برایت مهم نیست.

فکر کردی که شاهزاده گیرت می آید؟
خوب من حداکثر کاری که می توانم می کنم.
بدون جهاز، بدون پول، بدون پیشینۀ خانوادگی
خوشحال باش که مردی گیرت آمد.

همسریاب، همسریاب، می دانی که من
هنوز خیلی جوانم. لطفا شتاب نکن
تا این دقیقه، من اشتباه فهمیده ام
که می توانستم  خیرم بوده اگر گیرکرده ام

ینتای[6] عزیز، ببین که او مهربان است
بیاد داشته باش، تو هم یک عروس بودی
اینطور نیست که من احساساتی هستم
فقط برای این است که می ترسم!

همسریاب، همسریاب، برای من هیچ نقشه ای نکش
شتاب ندارم. شاید یاد گرفته ام که در بازی با پسران
یک دختر ممکن است بسوزد
پس برای من حلقه ای نیاور. داماد بی داماد
برایم دنبال کسی نگرد. دنبال کسی برای من نباش
مگرکه او یارِ بی یار است!
Tradition
by Fiddler on the Roof 

Tradition by Fiddler on the Roof Cast
[TEVYE]
Tradition, tradition! Tradition!
Tradition, tradition! Tradition!

[TEVYE & PAPAS]
Who, day and night, must scramble for a living,
Feed a wife and children, say his daily prayers?
And who has the right, as master of the house,
To have the final word at home?

The Papa, the Papa! Tradition.
The Papa, the Papa! Tradition.

[GOLDE & MAMAS]
Who must know the way to make a proper home,
A quiet home, a kosher home?
Who must raise the family and run the home,
So Papa's free to read the holy books?

The Mama, the Mama! Tradition!
The Mama, the Mama! Tradition!

[SONS]
At three, I started Hebrew school. At ten, I learned a trade.
I hear they've picked a bride for me. I hope she's pretty.

The son, the son! Tradition!
The son, the son! Tradition!

[DAUGHTERS]
And who does Mama teach to mend and tend and fix,
Preparing me to marry whoever Papa picks?

The daughter, the daughter! Tradition!
The daughter, the daughter! Tradition!

[MATCHMAKER]
Matchmaker, matchmaker, make me a match.
Find me a find, catch me a catch.
Matchmaker, matchmaker, look through your book
And make me a perfect match.
Matchmaker, matchmaker, I'll bring the veil.
You bring the groom, slender and pale.
Bring me a ring, for I'm longing to be
The envy of all I see.

For Papa, make him a scholar.
For Mama, make him rich as a king.
For me, well, I wouldn't holler
If her were as handsome as anything.

Matchmaker, matchmaker, make me a match.
Find me a find, catch me a catch.
Night after night, in the dark, I'm alone.
So, find me a match of my own.

[TSEITEL]
Hodel, oh Hodel, have I made a match for you.
He's handsome! He's young! All right, he's 62.
But he's a nice man, a good catch. True? True!
I promise you'll be happy. And even if you're not,
There's more to life than that. Don't ask me what!

Chava! I've found him! Will you be a lucky bride!
He's handsome. He's tall! That is, from side to side.
But he's a nice man, a good catch, Right? Right!
You've heard he has a temper. He'll beat you every night.
But only when he's sober- so you're all right!

Did you think you'd get a prince?
Well I do the best I can.
With no dowry, no money, no family background,
Be glad you got a man!

Matchmaker, matchmaker, you know that I'm
Still very young. Please, take your time.
Up to this minute, I've misunderstood
That I could get stuck for good.

Dear Yenta, see that he's gentle.
Remember, you were also a bride.
It's not that I'm sentimental.
It's just that I'm terrified!

Matchmaker, matchmaker, plan me no plans.
I'm in no rush. maybe I've learned
Playing with matches a girl can get burned.
So bring me no ring, groom me no groom,
Find me no find, catch me no catch.
Unless he's a matchless match!



[1] TEVYE
[2] kosher
[3] TSEITEL
[4] Hodel
[5] Chava
[6] Yenta

The fidler on the roof برگردان فارسی اگر مرد ثروتمندی بودم-آواز زیبای فیلم ویلن زن روی بام- گیل آوایی



اگر مرد ثروتمندی بودم
آوازی در فیلم ویولن زن روی بام
 برگردان فارسی: گیل آوایی

خدای من؛ تو خیلی خیلی مردم فقیر آفریدی
البته می فهمم فقیر بودن شرمساری ندارد
اما افتخار بزرگی هم نیست
پس چقدر هولناک می شد اگر من یک بختِ کوچکی می داشتم؟

اگر مرد ثروتتمندی بودم
یوبی دیبی دیبی دیبی دیبی دیبی دیبی دام( بخور و بخواب کارم می شد!-م)
هر روز تمام روز "دیبی دیبی دام" می کردم
مجبور نمی شدم که سخت کار کنم

جانمی دایدل[1] دایدل دوبا دوبا دایدل دایدل دام ( مردِ بیکار خوشگذران آن چنانی !- م)
اگر من یک ذره[2] یک کم ثروتمند بودم
مرد بیکار بخور بخواب، بخور بخواب
خانه بلندی با دوازده اتاق می ساختم
درست وسط میدان شهر
یک سقف نقلی ظریف خوب با کفهای از چوب واقعی
پلکانی دراز که به بالا می رفت
و یکی دیگر هم برای نما که به هیچ جا راه نمی برد درست می کردم

حیاط خانه ام را از مرغ و بوقلمون و غازها و ادردکها که تمام شهر بشنوند
 پر می کردم
سرو صدایی بلند تا جایی که می توانستند بلند راه بیاندازند
صدای غاز با صدای اردک دنبال می شد
آیا زمین به یک ترومپت در گوش نیاز می داشت
چنانکه بگویند اینجا مرد ثروتمندی زندگی می کند

اگر مرد ثروتمندی بودم
یوبی دیبی دیبی دیبی دیبی دیبی دیبی دام(مرد بیکار بخور بخواب بخور بخواب)
تمام روز دیدی دیدی دام می کردم (کنگر می خوردم لنگر می انداختم و......)
اگر مرد ثروتمندی بودم
مجبور نمی شدم سخت کار کنم
یوبی دیبی دیبی دیبی دیبی دیبی دیبی دام(مرد بیکار بخور بخواب بخور بخواب)
اگر یک ثروتمند تنبل بیکار بودم
"آی دل، دایدل، دایدل، دایدل من
زنم، "گولده" مرا می دیدم که مانند همسر مرد ثروتمندی با چانۀ تمام گوشتی( غبغب، باد به غبغب!- م )
دیده می شود که برای چگونگی آشپزی خوشمزه دستور می دهد
او را می بینم همچون طاووس پر و بال می گشاید و چتر می زند
آه، او در چه حالِ شادمانه ای ست
شب و روز بر سر خدمتکاران داد می زند
مهمترین مردان شهر برای تملق و اظهار دوستی پیش من می آیند
از من راهنمایی می خواهند
مانند سلیمان آگاه
" خواهش می کنم اگر ممکن است رابای تویه[3]
" ببخشید رابای تویه"
نمایاندن اینکه مشکلات رابای در می یابد.
و اصلا هم یک ذره فرق نمی کرد که درست یا نادرست پاسخ دهم
وقتی که ثروتمند باشی، آنها فکر می کنند که تو واقعا می دانی( چیزی حالی ات است – م)

اگر مرد ثرتمندی بودم، وقت آن را داشتم که
در کنیسه بنشینم و عبادت کنم
و شاید  کرسی ای در دیوار شرقی می داشتم
و کتاب مقدس را با مردانی که آن را آموخته اند، چندین ساعت در روز بحث می کردم
آن شیرین ترینِ چیزهاست.

اگر مرد ثروتمندی بودم
یوبی دیبی دیبی دیبی دیبی دیبی دام ( بخور و بخواب کارم می شد!-م)
تمام روز دیبی دیبی دیبی دیبی دام می کردم!
اگر مرد پولدارسعادتمندی بودم
مجبور نبودم سخت کار کنم
ایدل دایدل دایدل دایدل من ( مردِ بیکار خوشگذران آن چنانی !- م)

خدای من که شیر و بره را شیفتۀ هم کردی
فرمان دادی من باید همینی که هستم باشم
آیا از جاودانگی زمین کم می شد ؟
اگر من مردی ثروتمند بودم.

If I Were a Rich Man Lyrics  
by Fiddler on the Roof 

If I Were a Rich Man by Fiddler on the Roof Cast
[TEVYE]
"Dear God, you made many, many poor people.
I realize, of course, that it's no shame to be poor.
But it's no great honor either!
So, what would have been so terrible if I had a small fortune?"

If I were a rich man,
Yubby dibby dibby dibby dibby dibby dibby dum.
All day long I'd biddy biddy bum.
If I were a wealthy man.
I wouldn't have to work hard.
Ya ha deedle deedle, bubba bubba deedle deedle dum.
If I were a biddy biddy rich,
Idle-diddle-daidle-daidle man.

I'd build a big tall house with rooms by the dozen,
Right in the middle of the town.
A fine tin roof with real wooden floors below.
There would be one long staircase just going up,
And one even longer coming down,
And one more leading nowhere, just for show.

I'd fill my yard with chicks and turkeys and geese and ducks
For the town to see and hear.
(Insert)Squawking just as noisily as they can. (End Insert)
With each loud "cheep" "swaqwk" "honk" "quack"
Would land like a trumpet on the ear,
As if to say "Here lives a wealthy man."

If I were a rich man,
Yubby dibby dibby dibby dibby dibby dibby dum.
All day long I'd biddy biddy bum.
If I were a wealthy man.
I wouldn't have to work hard.
Yubby dibby dibby dibby dibby dibby dibby dum.
If I were a biddy biddy rich,
Idle-diddle-daidle-daidle man.

I'd see my wife, my Golde, looking like a rich man's wife
With a proper double-chin.
Supervising meals to her heart's delight.
I see her putting on airs and strutting like a peacock.
Oy, what a happy mood she's in.
Screaming at the servants, day and night.

The most important men in town would come to fawn on me!
They would ask me to advise them,
Like a Solomon the Wise.
"If you please, Reb Tevye.."
"Pardon me, Reb Tevye..."
Posing problems that would cross a rabbi's eyes!

And it won't make one bit of difference if i answer right or wrong.
When you're rich, they think you really know!

If I were rich, I'd have the time that I lack
To sit in the synagogue and pray.
And maybe have a seat by the Eastern wall.
And I'd discuss the holy books with the learned men, several hours every day.
That would be the sweetest thing of all.

If I were a rich man,
Yubby dibby dibby dibby dibby dibby dibby dum.
All day long I'd biddy biddy bum.
If I were a wealthy man.
I wouldn't have to work hard.
Idle-diddle-daidle-daidle man.

Lord who mad the lion and the lamb,
You decreed I should be what I am.
Would it spoil some vast eternal plan?
If I were a wealthy man.



[1] این واژه در زبان اردو  گویا به معنی هیچ کاری نکردن تنبلی معنی می دهد و انگلیسی نیست
[2] اینجا از کلمه biddy   استفاده شده که به معنی خدمتکار خانه است ولی برای وزن شعر گویا بکار رفته و ترجمه درست ثروتمندِ خدمتکار در متن از نگاه من مناسب نیامد
[3] Reb Tevye مومنِ ریش سفید یهودی

Tuesday, March 12, 2013

رستوران، هارولد پینتر - برگردان فارسی: گیل آوایی



رستوران
هارولد پینتر

نه، تو اشتباه می کنی
هر کسی به زیبایی ای ست که ممکن است باشد
بویژه وقت نهار
در یک رستوران شاد

همه بزیبایی اند که ممکن است باشند
واز زیبایی خود تحت تاثیر قرار می گیرند

و آنها در راه بازگشتِ به خانه
پشت تاکسی اشک می ریزند 
Restaurant
by Harold Pinter

No, you're wrong.

Everyone is as beautiful
as they can possibly be

Particularly at lunch
in a laughing restaurant

Everyone is as beautiful
as they can possibly be

And they are moved
by their own beauty

And they shed tears for it
in the back of the taxi home


Saturday, March 09, 2013

یک زن، سرود زنان سازمان ملل متحد- برگردان فارسی: گیل آوایی



 

یک زن


او در "کیگالی" بیدار می شود
این انتخاب را بر می گزیند
در هانوی، ناتال، رام الله

در طنجه[1]، نفس می کشد
صدایش را بلند می کند
در لاهور، لاپاز، کامپالا

هرچند نیم جهان از هم دورند
چیزی در من است که بگویم

ما یک زنیم
تو گریه می کنی و من می شنوم
ما یک زنیم
تو آسیب می بینی، من نیز آسیب می بینم
ما یک زنیم
امیدهای تو امیدهای من است
ما خواهیم درخشید

در " خوآرِز[2]" او حقیقت را می گوید
او بر مشکلات فائق می آید
به دیگران چگونگی اش را می آموزد

به او در "جیپور" اسم می نهند
او بدون شرم زندگی می کند
در مانیلا، سالتا، امبو

هرچند ما متفاوتیم، و طبیعی ست که باشیم
ما به هم مربوطیم، او با من
ما یک زنیم

انگیزه تو مرا نیرومند نگه می دارد
ما یک زنیم
تو می خوانی، من با تو می خوانم

ما یک زنیم
رویاهای تو رویاهای من است
ما خواهیم درخشید
ما خواهیم درخشید

و یک مرد، صدایش را می شنود

و یک مرد، برایش می جنگد
روز از پی روز، او به راههای پیشینان می رود

ما در هر زمان یک زنیم
ما یک زنیم
پیروزیهای تو همۀ ما را ترقی می دهد
ما یک زنیم
تو بر می خیزی و من برمی فرازم
ما یک زنیم
رویاهامان از آن من است
ما خواهیم درخشید
درخشید درخشید درخشید

سرود رسمی زنان سازمان ملل متحد" یک زن" سرودۀ بث بلات[3]، موسیقی از گراهام لایل[4] و کلی[5] که برای زنان سازمان ملل متحد ساخته شد و توسط گراهام لایل، کلی، بث بلات، جما بولوس[6]، تیتوس بورگس[7]، تریسی مک دوول[8]، کانتری رید[9] و مدارس بین المللی کُرِ  سازمان ملل متحد اجرا گردید

 ONE WOMAN



In Kigali, she wakes up,
She makes a choice,
In Hanoi, Natal, Ramallah.

In Tangier, she takes a breath,
Lifts up her voice,
In Lahore, La Paz, Kampala.

Through she’s half a world away,
Something in me wants to say -

We are One Woman
You cry and I hear you.
We are one Woman
You hurt, and I hurt, too.
We are One Woman
Your hopes are mine
We shall shine.

In Juarez she speaks the truth,
She reaches out,
Then teaches other how to.

In Jaipur, she gives her name,
She lives without shame,
In Manila, Salta, Embu.

Though we’re different as can be,
We’re connected, she with me -

We are One Woman
Your courage keeps me strong.
We are One Woman
You sing, I sing along.


We are One Woman
Your dreams are mine
We shall shine
We shall shine -

And one man, he hears her voice.
And one man, he fights her fight.
Day by day, he lets go the old ways,

One woman at a time.
We are One Woman
Your victories lift us all.
We are One Woman

You rise and I stand tall.
We are One Woman
Our dreams are mine
We shall shine
Shine, shine, shine –



Official song of UN Women, “One Woman”, lyrics by Beth Blatt, music by Graham Lyle and Clay which was composed for UN Women and performed by Graham Lyle, Clay, Beth Blatt, Gemma Bulos, Tituss Burgess, Tracy McDowell, Country Reed and United Nations International School Choir.





[1] شهری در شمال مراکش

[2] یکی از شهرهای مکزیک است

[3] Beth Blatt

[4] Graham Lyle

[5] Clay

[6] Gemma Bulos

[7] Tituss Burgess

[8] Tracy McDowell


[9] Country Reed

Friday, March 08, 2013

خودکشی - خورخه لوئیس بورخس - برگردان فارسی: گیل آوایی





 خودکشی

خورخه لوئیس بورخس

برگردان فارسی: گیل آوایی




نه ستاره ای در  شب باقی می ماند
نه خودِ شب نیز.
من خواهم مرد و با من جهان ناشکیبا هم.
اهرام را، سکه ها را
قاره ها و همۀ چهره ها را پاک خواهم کرد.
من گذشته انباشته را پاک خواهم کرد.
خاکسترِ تاریخ خواهم ساخت، خاکستر از خاکستر.
اکنون به آخرین آفتابنشین خیره می نگرم.
به آخرین پرنده گوش می سپرم
من هیچی را به هیچ کس وا نمی گذارم.


 The Suicide
Not a star will remain in the night
The night itself will not remain.
I will die and with me the sum
Of the intolerable universe.
I’ll erase the pyramids, the coins,
The continents and all the faces.
I’ll erase the accumulated past.
I’ll make dust of history, dust of dust.
Now I gaze at the last sunset.
I am listening to the last bird.
 I bequeath nothingness to no-one

 

Monday, March 04, 2013

تصورکن-مجموعه ای از شعرها و ترانه های انگلیسی و هلندی- برگردان فارسی: گیل آوایی

تصور کن - جان لنون - برگردان فارسی: گیل آوایی



 تصور کن
جان لنون

تصور کن بهشتی نیست
امتحان کردنش آسان است
جهنمی زیرپای ما نیست
بالای سرمان فقط آسمان است
تصور کن همه مردم برای امروز زندگی می کنند

تصور کن هیچ کشوری نیست
دشوار نیست چنان تصور کنی
برای کشتن یا مردن، هیچ چیز نیست
و هیچ دینی هم نیست
تصور کن همه مردم زندگی را در صلح می زی اند.

تو، تو ممکن است بگویی
من یک خیال پردازم اما تنها کسی نیستم
که امیدِ روزی دارم که تو به ما خواهی پیوست
و جهان همچون یک جهان خواهد بود


" Imagine"
John Lennon

Imagine there's no heaven
It's easy if you try
No hell below us
Above us only sky
Imagine all the people living for today

Imagine there's no countries
It isn't hard to do
Nothing to kill or die for
And no religion too
Imagine all the people living life in peace

You, you may say 
I'm a dreamer, but I'm not the only one
I hope some day you'll join us
And the world will be as one

Sunday, March 03, 2013

Uncover- Zara Larsson- اشکار کن-ترانه ای زیبا با صدای زارا لارسون-برگردان فارسی: گیل آوایی



 آشکار کن
خواننده جوان سوئدی: زارا لارسون

کسی نمی بیند، کسی نمی داند
ما یک رازیم که نمی تواند آشکار شود
این است که هست – اینطور است که پیش می آید
دور از دیگران
نزدیک یکدیگر
این است که می توانیم آشکار کنیم

در روشنای روز – در روشنای روز
وقتی خورشید در حال درخشیدن است

در نیمه های شب، درنیمه های شب
وقتی ماه چشم را خیره می کند

در نگاهی روشن، در دشتی باز
مثل ستارگان در پنهان شدن

تو و من می تابیم

دو را در کنار دو بگذار برای همیشه  ( باهم باشیم، برای همیشه -م)
ما هرگز تغییر نخواهیم کرد

کسی نمی بیند، کسی نمی داند
ما یک رازیم که نمی تواند آشکار شود
این است که هست – اینطور است که پیش می آید
دور از دیگران
نزدیک یکدیگر
این است که می توانیم آشکار کنیم

پناهجوی من – پناهجوی من
در بازوان توست
وقتی دنیا پهنای شانه هایش را پیش می کشد
من می توانم سنگینی هزاران تن را تاب آورم
بر شانه های تو – بر شانه های تو
می توانم به آسمان بی انتها دست یابم
چون بهشت حس کنم
دو را در کنار دو بگذار برای همیشه  ( باهم باشیم، برای همیشه -م)
ما هر گز تغییر نخواهیم کرد( هرگز جدا نخواهیم شد – م)

کسی نمی بیند، کسی نمی داند
ما یک رازیم که نمی تواند آشکار شود
این است که هست – اینطور است که پیش می آید
دور از دیگران
نزدیک یکدیگر
این است که می توانیم آشکار کنیم

می توانیم جهانی در همین جا بسازیم
همه دنیا می تواند محو شود
ما توجه نمی کردیم، اهمیت نمی دادیم

ما می توانستیم جهانی درست همینجا بسازیم
دنیا می توانست محو شود
آره، من ترا کنارم نیاز دارم

کسی نمی بیند، کسی نمی داند
ما یک رازیم که نمی تواند آشکار
این است که هست – اینطور است که می رود
دور از دیگران
نزدیک یکدیگر
این است که می توانیم آشکار کنیم

Uncover
Zara Larsson

Nobody sees - Nobody knows
We are a secret - can't be exposed
That's how it is - That's how it goes
Far from the others
Close to each other
That's when we uncover

In the daylight - in the daylight
When the sun is shining

On a late night, on a late night
When the moon is blinding

In plain sight - Plain sight
Like stars in hiding

You and I burn on

Put 2 and 2 gether - 4ever
We'll never change
2 and 2 gether
We'll never change
Nobody sees - Nobody knows
We are a secret - can't be exposed
That's how it is - That's how it goes
Far from the others
Close to each other
That's when we uncover

My asylum - My asylum
Is in your arms
When the worlds gives heavy burdens
I can bare a thousand tons
On your shoulder - on your shoulder
I can reach an endless sky
Feels like paradise

Put 2 and 2 gether - 4ever
We'll never change
2 and 2 gether
We'll never change

Nobody sees - Nobody knows
We are a secret - can't be exposed
That's how it is - That's how it goes
Far from the others
Close to each other
That's when we uncover

We could build a universe right here
All the world could disappear
Wouldn't notice, wouldn't care

We could build a universe right here
The world could disappear
Yeah I just need you near

Nobody sees - Nobody knows
We are a secret - can't be exposed
That's how it is - That's how it goes
Far from the others
Close to each other
That's when we uncover


Friday, March 01, 2013

یک رویا - خورخه لوئیس بورخس - برگردان فارسی: گیل آوایی





یک رویا
خورخه لوئیس بورخس[1]
برگردان فارسی: گیل آوایی

در جایی متروک در ایران،
برج سنگی نه چندان بلندی ست
که نه در دارد نه پنجره ای.
در تنها اتاقش( با کفی کثیف و شکلی دایره وار) میزی چوبی با یک نیمکت است.
در آن سلول-دایره، مردی که شبیه من است،
دارد می نویسد، نمی توانم شعر بلندی را دریابم
که در باره مردی ست که در سلول دایرۀ دیگری
شعری می نویسد درباره مردی دیگر
که در سلول دایرۀ دیگری درباره مردی می نویسد
که در سلول دایرۀ دیگری و....
این روندی ست که پایان نمی گیرد
و هیچ کس نخواهد توانست چیزی که زندانیان می نویسند، بفهمد.

این شعر توسط جیل لوین از اسپانیایی به انگیسی برگردانده شده است
A DREAM
By Jorge Luis borges,july 6,2009
In a deserted place in Iran
there is a not very tall stone tower
that has neither door nor window.
In the only room (with a dirt floor and shaped like a circle)
there is a wooden table and a bench.
In that circular cell,
a man who looks like me is writing in letters
I cannot understand a long poem about a man
who in another circular cell is writing a poem
about a man who in another circular cell . . .
The process never ends and no one will be able to read
what the prisoners write.

(Translated, from the Spanish, by Suzanne Jill Levine.)





[1] خورخه لوئیس بورخس (به اسپانیایی: Jorge Luis Borges)‏ ‏ (۱۸۹۹ - ۱۹۸۶) نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژانتینی. وی از برجسته‌ترین نویسندگان آمریکای لاتین است. شهرت او بیشتر به خاطر نوشتن داستان کوتاه است. یکی از مشهورترین کتاب های او، داستان (۱۹۴۴)، گلچینی از داستان های کوتاه بورخس به انتخاب خودش است که مضامینی همچون رویاها، کتاب خانه ها، آیینه ها، حیوان ها، فلسفه، دین و خدا را می توان حلقه اتصال این داستان ها دانست.-گفتاوری از ویکیپدیافارسی