Saturday, April 20, 2013

مرده ها واقعی اند-لاریسا مک فارکوهر- بیوگرافی هیلاری مانتل- برگردان فارسی: گیل آوایی




یک اشاره:
در آغاز ترجمه برایم نه فقط جدی نبود بلکه نوعی تفریح یا سرگرمی بر روی مطالبی که خوش داشتم، بحساب می آمد و این در محدودۀ شعر یا آوازی خلاصه می شد. هرچه بیشتر جذب این کار شدم نه تنها از جنبه سرگرمی و تفریحی بودن آن کاسته شد بلکه دشواری و سنگینی بار مسئولیت آن، مورد به مورد، بیش وُ بیشتر شد.
ابتدا دربرگردانِ فارسی، به متنی که برابرم بود متمرکز می شدم و پایان کار چون وُ چرایی ساخت وُ معنا وُ پیامها وُ تصاویر و دیگر نمادهای یک اثر را به تماشا می نشستم اما در یک روندِ شاید نامرئی یا ناخودآگاهانه،  زمینه ها و نگاهها و شناسه هایی پیش رویم گذاشته شدند که امروز در برخوردِ با برگردانِ فارسیِ هر جمله، حتی نوعی هراس در من است. دیگر آن بی پروایی و حسِ سرگرمی، نه تنها وجود ندارد بلکه دو چرخه آسیاب واری شده است که مرا  در میانه اش می گیرد و فکر و حس و مسئولیت و سنگینی کوه واری بر شانه  ام می نهد.
هر ترجمه ای که به آخر می رسد همیشه این تصمیم را هم باخود در من دارد که آخرینش است. اما باز کاری دیگر و وسوسه ای دیگر مرا به کار می کشاند و همینطور شده است که تا اینجایی که هستم، آمده ام. با همۀ حس خودآگاهانه ای که براستی دنبال نام و برچسبهای مترجم و مترجمی و نویسندگی و....نیستم و اصولا آن را نوعی محدودیت، دست و پاگیری، از آفرینشهای درونی وُ شخصی بازماندن می دانم، اما این خود از سنگینی باری که این کار بر دوشم می نهد کم نمی کند. وا مانده ام که این چه آتشی بود که در خود گیرانده ام! کاش نمی کردم.
و اما
مرده ها واقعی اند، تصورات هیلاری ماری مانتل، به قلم لاریسا مک فارکوهر، یکی از جذاب ترین نوشتاری ست که چند سال اخیر با گزینۀ زندگینامه یا بیوگرافی، خوانده ام. این نوشتار که به زندگی و گذار نویسنده شدن و نویسندگیِ هیلاری ماری مانتل می پردازد، گاه چنان گیرا و غنی ست که به باور من از خودِ رمانهای مورد اشاره در نوشتار هم شاید زیبا تر باشد. زیباتر از این نگاه که رمانهای با پیش زمینه تخیلات و تصورات گاه بیمارگونه و روانپریشانه را هیچ وقت دوست نداشته و نپسندیده ام اما این نوشتار با مروری بیرون از داستان در بیان گوشه هایی از آن که در روند بیانی شخصیت و زندگی و نشیب وُ فرازهایی که مانتل داشته است، هارمونی، گیرایی و تکیه بر نکاتی ارزشمند از چند و چون کارِ پردازش یک اثر ادبی، قابل تامل و آموختنی بدست می دهد. در این نوشتار، لاریسا مک فارکوهر، بسیار هوشمندانه بخشهای زندگی مانتل با اشاراتی از آثار او،سرگذشت یا زندگینامه ای از مانتل در برابر خواننده می نهد که در پایان، خواننده  هم با کارهای مانتل بخو بی آشنا می شود و هم به دانسته هایی از شخصیتها و داستانها و نمونه های تاریخی مورد استفاده یا مورد علاقه مانتل دست می یابد.
این بار نیز برگردان فارسی را با متن اصلی همراه کرده ام تا هم انطباق متنها  میسر گردد و هم امکانی برای دوستدارانِ فراگیری زبان انگلیسی فراهم باشد. تمامی زیرنویسهای هر صفحه از سوی من است. این زیرنویسها جهت سهولت و نیز آگاهی برخی از خوانندگان آورده ام که امیدوارم مورد استفاده قرار بگیرد.
با مهر

گیل آوایی
آوریل 2013

Thursday, April 11, 2013

داستان " تابستانِ 38 " اثر کالم توبین، نویسنده ایرلندی/بریتانیایی با برگردان فارسی: گیل آوایی





یک اشاره:
این داستان را در سایت نیویورکر خواندم. داستانی ست با ساخت و پرداخت ماهرانه که برای علاقمندانِ داستان شاید جالب باشد. از همین نگاه، آن را به فارسی برگردانده ام. شیوه نگارش "توبین" در این داستان بسیار روان، ساده، ماهرانه است. هارمون...ی و پیوند ساده در عین حال جذاب ماجراها، ویژگی ای ست که خواننده را تا آخر داستان می کشاند. تمامی پانویسها با توضیحاتِ آن از من است. این پانویسها را برای سهولت درک یا آگاهی خواننده در پیگیری متنی که می خواند آورده ام. جاهایی که بلحاظ همسانی ضمیر در فارسی اما متفاوت در انگلیسی، سبب اشتباه می شده، از اسمها استفاده کرده ام که در متن اصلی چنین نیست مثلا ضمیر " او" در انگلیسی (
He & She ) برای زن و مرد متفاوت است و در متن کاملا مشخص است اما در فارسی برای زن یا مرد فقط " او" می آید که مرد یا زن بودن ضمیر با تکرارشان در یک متن، قابل تشخیص نیست. زمانهای جملات را گاه به ناگزیر تغییر داده ام مثلا از ماضی بعید، به ماضی مطلق یا ساده نوشته ام. هر چه هست تلاش کرده ام اصالت متن و نگارش نویسنده در برگردان فارسی حفظ شود و از بکار گیری سلیقه شخصی در بدست دادن متنی جدا از آنچه در اصل بوده خودداری کرده ام. این که چه باشد به شما خواننده گرامی وا می گذارم، تا چه پیش آید و چه در نظر افتد

با مهر

گیل آوایی
بیست و دوم فروردین 1392/دهم آوریل 2013

  برای دانلود همینجا کلیک کنید



Friday, April 05, 2013

داستان" وصیتنامۀ قاضی" اثر روث پراور جهاب والا، برگردان فارسی: گیل آوایی


داستان" وصیتنامۀ قاضی" نوشتۀ جهاب والا را به فارسی برگردانده ام. این داستان را همراه با متن انگلیسی می توانید باکلیک کردن همینجا دریافت نمایید