همه دارند حرف می زنند
هاری نیلسون
همه با من حرف می زنند
یک کلمه از آنچه می گویند نمی شنوم
فقط واخوانی از صدایشان در گوش من است
مردم از خیره ماندن دست می کشند
چهره هاشان را نمی بینم
فقط سایه ای از چشمهاشان را می بینم
جایی می روم که خورشید از میانه ی باران می درخشد
جایی می روم که با تنپوشهایم جور باشد
رها می شوم از بادهای شمال شرق
بر نسیم تابستانی قایق می رانم
و چون سنگی از اقیانوس می پرم
می خواهم بروم ببینم چه می توانم بیابم
Harry Nilsson
Every body's talkin
Everybody's talking at me
I don't hear a word they're saying
Only the echoes of my mind
People stopping staring
I can't see their faces
Only the shadows of their eyes
I'm going where the sun keeps shining
Thru' the pouring rain
Going where the weather suits my clothes
Backing off of the North East wind
Sailing on summer breeze
And skipping over the ocean like a stone
I'm ganna see wat can find
No comments:
Post a Comment