Monday, January 24, 2011

اسلام چه از جان ما ایرانیان می خواهد!؟

اسلام چه از جان ما ایرانیان می خواهد!؟


گیل آوایی
ننگ بر این اسلام سراسر تنفر و جهل و خرافه! ما چه کرده ایم که باید چنین خونبار تاوان دهیم! ما به یک آیت الله به یک مرجع تقلید به یک بقول خودشان! سیدی که از فرزندان پیغمبر بود، اعتماد کردیم، باور کردیم. به روز سیاهی نشانده شده ایم که به هزار بار از چیز خوردن هم پشیمان شده ایم! به کجا باید رفت!؟ مگر صاحب زمان هم تا این حد خون آشام!؟ مگر نماینده ولایت شومش تا این حد غارتگر و دزد و دروغگو و ریاکار!!؟ مگر اینهمه آیت الله ها و مراجع تقلید و هزار وعده و وعید و وعظ و خطابه و حدیث و آیه و آنهمه از عدالت و برابری و حق نا حق نشدن و رستگاری و تقوا و قسط و قدرت الله ِ رحمان و رحیم و کریم و چه و چه گفتن، نبوده و نیست!؟ همه اش کشک !؟ همه اش پشم!؟ یک ملت چنین سلاخی می شود! یک ملت به خاک سیاه نشانده می شود! اعتراص به یک کارتونیست از جان و مال یک ملت بیشتر ارزش دارد!؟ اینهمه کفر و بدعت و فریبکاری کافی نیست که به خیابانها بیایند که فتوای جهاد علیه این حرامزاده های صاحب زمانی داده شود!؟ چگونه با اینهمه بی مایگی محض در بی عملی وقاحتباری که اینهمه جنایت الله را برمی تابند، از عبادت و پاکی و درستکاری می گویند!؟
هر روز اعدام! هر روز خانواده ای به عزا نشاندن! هر روز فرزندانی از داغ پدر به گریه و زاری کشاندن! هر روز فرزندی به دار کشاندن! اینهمه! اقتدار خونبار صاحب زمان است! اینهمه نشانه های شوم و نکبتبار ولایت فقیه است. خدای من! این جانیان چه از جان ملت ما می خواهند! زن و مرد و پیر و جوان به جان آمده اند! نفرت به این اسلام! نفرت به این جانیان اسلامی! این جه قرآنی است! این چه شرعی است این چه عدل و تقوا و رستگاری ای است! فقر و فحشاء و اعتیاد و بیکاری و گرسنگی و بی آیندگی کم است که به عزا و خون و داغ نشاندن پدر و مارد و داغ فرزند هم به آن افزوده اند. این جانیان از تحویل پیکر بی جان قربانیانشان هم سر باز می زنند. این جانیان حتی از برگزاری سوگواری هم جلوگیری می کنند!
اینهمه در حکومت اسلامی است اینهمه توسط یک حکومت اسلامی تحمیل می شود! دار و سنگسار و کشتار برای غارت و حکومت یک مشت قاتلی که جز قتل و غارت نمی دانند!
زندگی هیچگاه تا به این حد حقارت آمیز نبوده که امروز است. روزگار هیچگاه تا به این حد سیاه و شوم و خونبار نبوده است که امروز همه شاهدیم.
زندگی در ایران هیچگاه تا به این حد تحقیر آمیز و ریاکانه نبوده است. حاکمیت اسلامی جنایتکارانه تر از هر نیروی اشغالگر و متجاوزی بر سر ملت و میهن ما می آورد. دیروزهای تاریخی اگر نیاکان همین جانیان به میهن مان یورش آوردند و کشتند و به غنیمت گرفتند و ایرانی را در سرزمین خود به بردگی و غربت نشاندند امروز حاکمیت اسلامی نه از بیرون که از درون همین جامعه با تکیه به بافته هاویاوه های دیروز، نان به جنایت می خورند و سرزمین ما را به خون و نکبت و حقارت نشانده اند
هر آنکس با هر سادگی ِصادفانه و بی ریایی و باور بی غش انسانی خود به اسلام، آن را با هر توهم و خود فریبی ای، بزک کرده و از عملکرد جانیان حاکم مستثناء می کند، همان خاکی بر سر خود و سرزمین خویش می ریزد که دیروزهای تاریخ، یاری رسان ملخ خواران دست به شمشیر و دختر چال کن! شدند و اسلام به گستردگی خلافت آن زمانی ِ تاریخ رسیدند با همین مددرسانی ها و بهره جستن از ساختار ودست آوردهای تمدن و فرهنگ هزاره های ایرانی که بیشترینه این جانیان در عمر خونبار هماره خود نمک خوردند و نمکدان شکستند
امروز در زمانه ای حاکمیت عصر حجری اسلام را در میهن خود داریم که اساسی ترین وبالنده ترین زمان زندگی سیاسی/فرهنگی/اجتماعی ِ ما ایرانیان است. دارها در هر کوی و برزنی برپاست. حکمهای انسانسوز در بیدادگاههای اسلامی با وقاحت و بلاهت کور این دین جهنمی به راه است. لمپنهایی که از هیچ اصل انسانی نمی دانند و جز خرافه و قدرت و غارت، ملاک دیگری برای بودنشان نمی دانند، در جایگاه قاضی و معیارهای قضا حکم صادر می کنند! ملاک این حرامزاده های صاحب زمانی، همان فتواها و احکام واحادیث اسلامی است که از زبان مصباح و جنتی و یزدی و خامنه ای ابله تر از همه شان است. حکم اسلامی، حد اسلامی، مفسد فی العرض، حکام الهی، عدل الهی، همه و همه از همین دین و همین باور و همین قرآن و همین محمد رسول الله و همین پایه هایی است که همه قرن و سال و ماه از زبان ساده ترین تا عالم! ترین مسلمانان ِهمه آشنا! شنیده و خوانده واز منبر و مناره فریاد شده است! همین جهنمی که امروز مدینه منوره اش است؛ که می گفتند!
یک مشت جنایتکار و دزد و بی مایه که با جعل مدرک، بی سوادی و بلاهت خود را می پوشانند و با خوش خدمتی و چاپلوسی و بی رحمانه تر بودن! به جاه ومقام و منزلتِ ناسزاوارانه شان چسبیده و یک ملت را به سوگ و اندوه و عزا نشانده اند. مرگ فرزند تا کی!؟ مرگ پدر تاکی! تجاوز به خواهر و مادر و برادر تاکی!؟
جانهای شیفته بر سردارند یا به زندانند و جانیان ابلهی چاقو کشانه به جان و مال ملت و میهن ما افتاده اند.
اسلام چه از جان ما ایرانیان می خواهد!؟ ما چه کرده ایم که چنین بی رحمانه و بی شرمانه به جان ما افتاده اند!؟
روزی به همه این جنایتها می رسیم و از همه ی این جانیان حساب پس خواهیم گرفت! اما رسوایی و ناکارآمدی آیت الله ها و مراجع تقلید با هزار ادعا و اسلام پناهی! د ر چنین بیداد زمانه ی خونبار! چه می کنند و چگونه سر بلند خواهند کرد!؟

گیل آوایی
فریادیست در بجان آمدن از اعدامهای این روزها بدست جانیان صاحب زمان در وطنم




3 comments:

Anonymous said...

خوب عزیز هموطن معلومه که چی می خواد جونمون رو می خواد

Anonymous said...

هرچي ميکشيم از دست اين محمد بيمار جنسي و اين دروغ بزرگ تاريخ يعتي اسلام هست .
توف به اين اسلام و هست و نيستش

Anonymous said...

sarnegoon bad jomhoury eslami ba har jenah o daste. az mousavi ke jomhoury eslami ro mikhad nayek kalameh kam na yek kalameh zyad..gerefte ta khamenei vatamame vabastegane anha dar kharej az keshvar ke 2-3 sali ast ayadi khod ra be biroon ferestadeh ta mabada kassi shoare marg bar jomhoury eslami sar dahad. zehi khyale batel.. hame tarfandha ghablan shenasaie shodeh.