Wednesday, July 14, 2010

مماشات کنید! ایران بیشتر به خاک و خون کشیده می شود- گیل آوایی

مماشات نکنید،نرود میخ آهنین در سنگ
مماشات کنید! ایران بیشتر به خاک و خون کشیده می شود


سرزمین ما ایران بار دیگر اسیر اسلام و خرافه های بیرون آمده از مالیخولیای ملخ خواران است. تفکر شوم و بشدت قهقرایی عصر حجری می رود که سرنوشت شومتر از دوران تاخت و تاز نخستین یورش ایران برباد ده ِ جانیان تازه مسلمان شود.
کالبد شکافی آنچه که در تاریخ این سرزمین بدست چنین تفکر خرافه و خدای آلودگان خرافه مست شد، درس تاریخی همه ما ایرانیان بوده و هست هنوز. دریغا که از قاتلان و غارتگران خود اسطوره ساختیم و به هزار شیوه و نظر و بسط و تفسیر، چنانش نمایاندیم که زنجیر آن تا این زمانی تاریخ معاصر کابوس همه نسلها شده است اما همه این که بر مارفت یک سوی ماجرای تلخ تاریخی ایرانیان است و آنچه که امروز بدست اوباشان خدافروش به بهای اسیر کردن یک ملت و از دم تیغ گذراندن هرآنچه و هر آنکه دل به این اب و خاک و فرهنگ داده، می رود مرحله ای بیاغازد که برون رفت از آن در پرده ی ابهام است و سر در آوردن گذاری با غارت و چپاول و چاپیدن این ملت و سرزمین بدست هر ناکس بی بته ی از راه رسیده باشد.
شرایط کنونی بوجود آمده توسط چاقوکشان قاتلی که جز قتل و نفرت و انتقام و تنگ نظری و خرافه و مالیخولیای صاحب زمانی و صد البته حرص و آز سیری ناپذیر لمپنهای میلیاردرشده، هیچ سرشان نمی شود، سرزمین بلازده ما را به قهقرای از هرآنچه کابوستر می کشانند.
با این جانیان از در پند و اندرز و مذاکره در آمدن و برخ کشیدن نمود و نمادهای دین و باورهای کور و ابلهانه شان نه دردی از این مردم دوا می کند و نه راهی برای نجات همه ایران می گشاید. مرحله ای در حال تکوین است که نه از تاک نشان مانَد و نه تاکنشان!
هرآنکسی با هر نیمچه باور به این آب و خاک که می کوشد تا دری به تخته بخورد و ابلهان قاتل به هوش ایند و میدان ِ خون و جنایت به آنان بسپارند، تا دیر نشده از توهم و مماشات بیرون بیایند و راه سازش و مجاب کردن جانیان را یکبار هم شده به صداقت و آگاهی منطقی بسپارند و از روند به چنین باتلاق انجامیده دل بکنند و همصدا و همراه مردم به جان آمده، کل حکومت اسلامی را نفی کنند و عطای این حرامزاده تاریخی را به لقائش ببخشند که نرود میخ آهنین در سنگ!
جهان با زیرکی هرچه تمامتر هم از عربده کشیهای ابلهانه چاقوکشان هاله نوری بهره جسته، هم به غارت ملت و میهن ما مشغول بوده و هم سیاستهای سلطه طلبانه و غارتگرانه ی منطقه ای و جهانی اش را پیش برده است. بازنده ی همه این عربده کشیها و خرافه مستی ها مردم ووطن بلا زده ی مایند. و از پی همه ی این بحرانها و ماجراجوییهای خدافروشان صاحب زمانی، رسیده ایم به امروزی که مشتی قاتل به توهم خام و بیمارگونه شان خیالشان است که از پی طوفانی که خود درو می کنند، جان سالم بدر خواهند برد و چنین و چنان خواهند کرد. تو گویی دیکتاتورها همه کورند و جز از سوراخ بیرون کشیده شدن نمی فهمند!
شرایط بسیار خطرناک و سرنوشت ساز است.
سرزمین ما می رود تا همچون سرزمین ژنرالها ( پاکستان ضیاءالحق!)، مانند تیول این پاسدار و آن پاسدار شود. پاسدارانی که با قتل و کشتار و خفقان خونبار، همه ی ایران را می خواهند. پاسدار میلیاردرها نه به خمینی خون آشام و نه به هیچ چهره و نهاد و دینی به غیراز هژمونی بلامنازع خود پایبندند. پاسدارمیلیاردرها برای چنین حاکمیت یکدست و قدرت سیاسی و خواست و حفظ چنین موقعیتی، بحرانها و ماجراجوییهای مرگباری را در چشم انداز حاکمیت اسلامی ایران که تاوان آن را همه ی " ایران " می دهد، قرار داده که اگر جلوی این جانیان توسط مردم به معنی واقعی آن " مردم " گرفته نشود و از قدرت برکنار نشوند، تاوان مرگبارتری از پی خواهد بود که نسلهای آینده نیز از آن رهایی نخواهند داشت.
شرایط بگونه ی بسیار خطرناک پیش می رود.
برای پیشگیری از فاجعه بارتر شدن اوضاع و تاوانی که با خفقان خونبار و فقر و روزمرگی و شکنجه و اعدام هر روزه فرزندان خود باید بپردازیم، مرگ یکبار، شیون هم یکبار و این تنها راه رهیدن از حکومت اسلامی است. این حکومت فقط زبان زور می فهمد و لمپن میلیاردرهای رئیس و وکیل و رهبر را باید با توسری بزیر کشید!


گیل آوایی
جولای 2010

1 comment:

Mani Arian said...

بسیار لذت بردم. کاملا موافقم و امیدوارم که مردم ما بر این ترسی که بر آنها چیره شده است غلبه کنند و این جانیان خونخوار و آن دین بنجل را از این خاک بزدایند.