ماجرای اندوهباریست
ما را وُ روزگار ما! دوست من!
باور نمی کنی!؟
آن که بر موج هیاهو روان است،
بودنِ خویش استمناء می کند!
دریغا
روز از پیِ روز
در لفافِ مهربانی می پیچیم لبخندی!
که اینش ریشخندیست انگار!
همچون نگاه خیره مان در آینۀ خویش
بی هیچ آهی شاید!
ما
خداوندانِ حرفهای بیهوده ایم!
دلم گرفته است دیری
خلوتِ خود دل داده ام خلوتی!
آه آری آری خلوتی دل داده ام!
می دانی!؟
5 ژانویه 2019
It's the sorrowful story of us and our time! Amigo!
Don't you believe it!?
That who is on the stream of populism
Is wanking( masturbating) his/her existence ( being )!
What a shame
day by day
We pack kindness in a smile
Which seems a mocking to!,
Just like staring ourselves at the mirror
Without an AH! Perhaps!
We are the lords of nonsense words!
It's quite sometime that I'm in a sorrowfulness,
Cloistered Amazed to my solitude!
Ah yes yes
Cloistered amazed solitude!
you know!?
you know!?
No comments:
Post a Comment