Friday, August 10, 2012

برگردان فارسی سروده " برابری " از مایا انجلو - گیل آوایی


برابری
مایا آنجلو

اعلام می کنی که تو مرا به سیاهی می بینی
از شیشه ای که نمی درخشد
از ایستادن جسورانه ام در برابرت
پیراسته  با درجه و مجال
نارسا شنیدنِ از من با توست
بسان زمزمه ای گذرا
وقتی که طبلهای من با پیامهایم نواخته می شوند
و ریتمهای آن هرگز تغییر نمی یابند
برابری. و من آزاد خواهم بود
برابری. و من آزاد خواهم بود

تو راه مرا گستاخی می دانی
که من از انسانی به انسانی پرواز می کنم
اما از نگاه تو اگر من سایه ای هستم
آیا می توانی زمانی بفهمی؟
ما در تاریخی از درد زیسته ایم
ما گذشته شرمگین را می دانیم
اما  من به پیس رفتن ادامه می دهم
و تو به آخرین نفری که بیایی و باشی، ادامه می دهی
برابری. و من آزاد خواهم بود
و من آزاد خواهم بود

چشم بند را از نگاه خود برگیر
گوش بند را از گوش خود بردار

و اعتراف کن گریه ام را شنیده ای
و بپذیر که اشکهای مرا دیده ای
زمان را بشنو که وادارت می کند
صدای جاری خون در رگهای مرا بشنو
آری، طبلهای من شبانه می کوبیند
و ریتمهای آن هرگز تغییر نمی یابند
برابری. من آزاد خواهم بود
برابری. من آزاد خواهم بود.

Equality
Maya Angelou

You declare you see me dimly

through a glass which will not shine,
though I stand before you boldly,
trim in rank and making time.
You do own to hear me faintly
as a whisper out of range,
while my drums beat out the message
and the rhythms never change.
Equality, and I will be free.
Equality, and I will be free.

You announce my ways are wanton,

that I fly from man to man,
but if I'm just a shadow to you,
could you ever understand?
We have lived a painful history,
we know the shameful past,
but I keep on marching forward,
and you keep on coming last.
Equality, and I will be free.
Equality, and I will be free.

Take the blinders from your vision,

take the padding from your ears,
and confess you've heard me crying,
and admit you've seen my tears.
Hear the tempo so compelling,
hear the blood throb through my veins.
Yes, my drums are beating nightly,
and the rhythms never change.
Equality, and I will be free.
Equality, and I will be free.


No comments: