Monday, September 05, 2011

چه بیتابم دور ِ دور - گیل آوایی



4سپتامبر2011


طراوت همه ی دشت
در تبسم نگاه تو
وقتی نسیم ِ دلبری ات
می گذرد از هزار پیچ و تاب دلتنگی های من

شب را باد می دهم
پیاله هنوز سر سازگاری اش است
همه چیز از سایه روشن خیال تو می گذرد
خواب خرامان رویاهای سبز توست

تو نیستی وُ هستی به هزار کرشمه
که دل می گیرد
گاهان خواستن ِعطش وار ِ من
در سترون حسرتانه ی یک دنیا تاسیانگی

دوری ِغم انگیزیست غم انگیز
وای اگر یاد تو نبود
زبان کدام همزبانی می توانست بگیراند
گُر گرفتن ِ جان ِ بلب رسیده ام

می دانی
فریاد بغض می کند در گلوی من
دلگیرانه تاب می دهم یاد ترا
ستاره ای که از تو گفته بودمش
پشت ابر سیاهی نشست و رفت
هنوز دل به سکوت و انتظار داده ام
بیایی در سوسو زدنهای تیره شبی مست
که یاد تو بیداد می کند

دلم چقدر بی تابانه سینه می درد
تنهایی
اگر می شد
به هوای دیگری کوچ می کرد
آه نفس می کشیدم یک دم
هوار یک جنگل با من است

سکوت
سر گریزش نیست
از سر همه آوازهایی که در من جوانه می زنند
مشت می گیرانم خموشی اینهمه نگاه مات
در گستره ی موج بی قرار
توفانی در راه است گویی

من که هنوز بر نکشیدم پرده از خیال
طرح هزار وسوسه می برد مرا
اگر دست بگشایی گشاده دست بی دریغ
دل به دلم نیست
یاد و نگاه تو

چه غوغاییست این پا آن پا کردن
که دلبری ات تاب می برد
من بیتاب را
که به نگاه تو هنوز
راز می گشایم مشت

همه چیز از سایه روشن خیال تو ساز می شود
شب و سکوت و خیال
به نگاه تو پیوند داده ام
دوری
به قطره های اشک
چه بیتابم دور ِ دور

No comments: