Tuesday, December 14, 2010

برای رهایی راستین از بختک حکومت اسلامی تقابل با همه ی این حکومت است و دل خوش نداشتن به جابجاییها و تغییر چهره های این حکومت ننگین! – گیل آوایی

همانطور که بارها نوشته ام و گفته ام، از نگاه من و بسیاری از هم اندیشان من کل این حکومت با همه ی مجموعه ها و زیرمجموعه هایش نابجا، ناروا، بی اعتبار و غیرقانونیست و همه ی حرف و تلاش و خواسته ی من تقابل پیگیرانه با این حکومت، ستیز با این حکومت و دور ریختن فرهنگ و تفکر و باورهای قهقرایی و خرافه مستانه ی این خدافروشان است حال چه با خاتمی باشد چه با موسوی یا کروبی یا مصباح و خامنه ای و نوچه های قاتلش که به جاه و مقام رسیده اند.

با این نگاه جدلهای زرگرانه ی درون این حکومت از نوع مجلس با دولت یا قوه ی مجریه با قوه قضاییه یا خبرگان و مصلحت نظام و رهبر و چه و چه، هر چه که باشد در مسیر ماندگاری این حکومت نکبتبار است و هر گونه تحول یا دگرگونی از درون این حکومت چرخش مکرر در دایره فریبکاری و غارت و خیانت و سرکوب و سیه روزی ملت و مملکت است.

و از همینجاست که به موضع گرفتنها و حرفها و اعتراضات و تحلیلهای همه شان از خامنه ای گرفته تا رفسنجانی و از خاتمی گرفته تا کروبی و موسوی می نگرم که همه شان در همین چهارچوب و در همین حکومت نحس است هیچکدامشان بیرون از این حکومت خون و جنایت نمی گویند و نمی خواهند و همین نقطه تقابل با خواست ِ ملت و همه نیروهای درگیر با این حکومت است.

جابجاییهای درون این حکومت هرچه که باشد، هر چهره ای که باشد تا زمانیکه همین ساختار با همین باندهای پلیدی و تباهی ِ بیش از سی سال برجاست یا باشد، نه فقط هیچ گامی به پیش در مسیر رهایی از بختک شوم حکومت اسلامی نیست و نخواهد بود بلکه انحراف و سرخوردگی نیروهای در تقابل با این حکومت را در پی خواهد داشت.

ما تا کنون دو روند ِ کاملن مشخص را به موازات هم شاهد بوده ایم . یک روند مبارزه با این حکومت و روند دیگر تحولات درون حکومتی همین جانیان بوده است با این وجه مشترک که روند تقابل با این حکومت اسیر بحران زایی و ماجراجویی و حرکتهای فریبکارانه ی روند درون حکومتی بوده است. بحران آفرینی داخلی با قتلهای فرهیختگان جامعه همچون فروهرها و سرکوبهای دانشگاهها از یک سو و از سوی دیگر ترورها و تقابلهای متوهمانه با غرب و ماجراجوییهای فلسطین و عراق و لبنان ویک بار با ژستهای سردار سازندگی و بار دیگر با اصلاح طلبی و یک بار با اصول گرایان تمامیت خواه و یکبار با ماجرایی که هم اینک شاهدیم، به عمرننگین همین حکومت افزوده اند و بر سر کار مانده اند.

تردیدی نیست که این حکومت خواه یا ناخواه در مسیر اجتناب ناپذیر فروپاشی به هر شکل خواهد بود و به همان شکلی که دست آموزان آیت الله ها از اسید پاشیدن به چهره مردم گرفته تا قتل و شکنجه و خوش خدمتیهایی از این دست چنان مورد عنایت و رحمت همین آیت الله ها قرار گرفته اند که امروز خود از آنان حساب می برند، روزی همین قاتلان و شکنجه گران ِ به جاه و مقام رسیده به همین سرنوشتی دچار می شوند که منتظری ها و کروبی ها و رفسنجانیها دچار شده اند. این سرنوشت ناگزیر همه ی اینان است اما بحث و خواسته و همه ی فریاد من سرنوشت ما و مملکت ماست که در چنبره جنایتکاران اسلامی چنین به تباهی و سیه روزی گرفتار آمده است. برای رهایی راستین از بختک حکومت اسلامی تقابل با همه ی این حکومت است و دل خوش نداشتن به جابجاییها و تغییر چهره های این حکومت ننگین!ا

مشکل نه فقط خامنه ای یا مصباح یا منتظری و کروبی بلکه اسلام سیاسیت. مشکل نابجا ترین و خونبارترین نوع حکومت یعنی حکومت دینی است. مشکل خدای سیاسی است که باید به مسجدها برگردانده شود. دایره بختک وار دین سیاسی، اساس تیره روزی و زنجیر نکبتباریست که پای متوهمان سیاسی باورمند به دین اسلام سیاسی را بسته است. باید از این بختک رهایی یافت و راه رهایی ما جز تکیه بر آماجهای ملی و میهنی و دور ریختن دین سیاسی با همه ی باورمندان سادیست یا بی آزار آن است

با احترام
گیل آوایی

دسامبر2010

No comments: