با هم
گیل آوایی
هنوز هیمه ی جانم
جان ِ شعله کشان است
دستانت را به من بده
راهی مانده باز پا به پای هم
کدام گستره ی بی کرانه ای که نباشی با من
نباشیم با هم
آی
دستانت را به من بده تا بی نهایت بودن
چون رقص شوریده شعله ی جانم
که تو می گیرانی اش
آه هنوز هنوزهنوز
گرمای دست تو
مهربانی اولین نگاه تست در من
به گاه بودن مات درتردیدهای گم
باری
چه شوریست سایه روشن " آری نه " کوچ دادن
تا مرز هرچه باداباد
دستانت را به من بده تا بی کرانه دوست داشتنت
هنوز
هیمه ی جانم
جان ِ شعله کشانش است با تو
جان ِ شعله کشان است
دستانت را به من بده
راهی مانده باز پا به پای هم
کدام گستره ی بی کرانه ای که نباشی با من
نباشیم با هم
آی
دستانت را به من بده تا بی نهایت بودن
چون رقص شوریده شعله ی جانم
که تو می گیرانی اش
آه هنوز هنوزهنوز
گرمای دست تو
مهربانی اولین نگاه تست در من
به گاه بودن مات درتردیدهای گم
باری
چه شوریست سایه روشن " آری نه " کوچ دادن
تا مرز هرچه باداباد
دستانت را به من بده تا بی کرانه دوست داشتنت
هنوز
هیمه ی جانم
جان ِ شعله کشانش است با تو
1 comment:
سلام .این یکی از شعرهای زیبای شما ست لذت بردم موفق باشید
Post a Comment