Thursday, January 04, 2018

دوشعر فارسی ام با ترجمه انگلیسی - گیل آوایی



Like a traveler of no travel, no destination
In a no end railway
In a no name station
Sitting on a deserted bench
On a platform of a station where
It is years that my train never passes.
And yet I carry my youth in an untouched – unchanged baggage
With a flaming hope
I'll see the motherland again!
Oh my friend!
The Motherland!

همچون مسافری بی سفر
بی مقصد
راهی بی پایان
در ایستگاهی بی نام
روی نیمکتی پرت
بر سکوی ایستگاهی نشسته ام که از آن
سالهاست قطار من نمی گذرد!
و هنوزجوانی می کشم در کوله ای بکر بی تغییر
با شعله کشانِ امیدی در من
که باز می بینم خاک مادری!
آه دوست من!
خاک مادری!
.
2
Once again
I'm combing the unkempt tress of loneliness
A sightseeing window takes my eyes
Time to time
From one side to another
.
It seems,
as I'm looking for a lost song's note
.
Silence is felt like a stormy sea
Wavy
Clamorous
no coast, no horizon!
.
By GilAvaei
 شانه می زنم باز
پریشانگیسوی تنهایی.
پنجره ای به تماشا
نگاه مرا می دزدد
گاه
از این سو تا آن سو چشم  می گردانم
گویی نُتِ گمشده ای می جویم!

سکوت
همچون دریایی طوفانی
موج موج
پر خروش
بی ساحل
بی کرانه!
.
گیل آوایی

No comments: