آرزوهای بزرگ را
با انگشتان کوچکت شمردم
خنده های تو بود و انتظار من.
بازخواهی شمرد
آرزوهای بزرگ را
یاد می کنی از من.
آیا می دانی،
برای خنده های تو
دلم تنگ می شود!؟
.
I've counted the big wishes by your little fingers.
There were your laughing and my waiting.
You'll count the big wishes and you'd remember me.
But do you know,
I miss your laughing!?
.
By: GilAvaei
No comments:
Post a Comment