دلتنگی
گیل آوایی
سوم مارس 2010
گذر از هیچ آب و اینه
نوید آشتی تو نبود
بیهوده بود بر شمردن
بی پروایی خیال
نازک هیچ آوایی
دل از اندوه بر نیاورد
چنگی آب و چشمهای مات ِ من
افشان گیسوان تو
تا بی کرانی یک قطره دریا در دستهای من
تاب می خورد
شوق غریبیست ترا بوسیدن
لب و
آب و
آینه
دلتنگی آشفته ای
اشک می باراند هنوز
یاد تو را
گیل آوایی
سوم مارس 2010
گذر از هیچ آب و اینه
نوید آشتی تو نبود
بیهوده بود بر شمردن
بی پروایی خیال
نازک هیچ آوایی
دل از اندوه بر نیاورد
چنگی آب و چشمهای مات ِ من
افشان گیسوان تو
تا بی کرانی یک قطره دریا در دستهای من
تاب می خورد
شوق غریبیست ترا بوسیدن
لب و
آب و
آینه
دلتنگی آشفته ای
اشک می باراند هنوز
یاد تو را
No comments:
Post a Comment