Monday, May 25, 2009

اندوه لج

اندوه لج
گیل آوایی
25مه2009

صد آه و حسرت
این دیار
هر خیز
کابوس بود
میدان به خون نشستن

آوازهای رُستن
خون بود خون
چون جام آرزو
با خشم و داغ شکستن

این درد
آی
ای همره همه ی مرگلاخ خاک
جان آمده است به جان
زین راه بی کرانه
زین دشت مات
زین آسمان سیه باره سوختن
دستی دگر
دوباره
لجباز نسل ِ سمج در سفر هنوز
هیچ
هاج و واج
باز پریدن به بام کدام دام
آه
دل به دل شدن
از دست داده ایم
از دست رفته ایم
با باد بودمان سفر
تا هرچه باد باد
بیهوده
بیهوده پای فشردن پیرانه سر
این نسل نسل ِ کدام تاریخ گرده بار می کشد باز
کاین سرنوشت بازی به باز بازو به بازو نشستن
دل می گیرد این چنین
پر پر به بال و پر گشودن
.

No comments: